اگر ما دریابیم که نظام هستی بر چه هدفی استوار است، به بهترین سوالی پاسخ داده ایم که بشر از ابتدای وجود تاکنون به دنبال رسیدن به آن بوده است.هدف

اما در مورد خودمان چطور؟ ما چه هدفی داریم؟

اگر انسان از بدو تولد تا لحظه مرگ پیوسته یک زندگی روزمره و بی هدف را دنبال کند و نهایت امر، ندای مرگ را لبیک بگوید، در واقع در زندگی به هیچ چیز نرسیده. اگر قرار باشد اندکی فکر نکنیم که ما در زندگی چه هدفی داریم و به دنبال رسیدن به چه چیز هستیم، پس چرا زندگی کنیم؟ به نظر من حتی در شرایطِ زندگیِ سخت، مانند زندگی در خاورمیانه، که همیشه دستخوش تغییر است، نظم دادن به روال زندگی و رسیدن به رفاه در آن، یک هدف است. در واقع تعریف رفاه در چنین شرایطی با دیگر نقاط جهان تفاوت دارد و آن نیز عبارت است از تلاس برای قرار دادن روال زندگی در یک خط کشی و تلاش برای خارج نشدن از آن. یعنی فشار زندگی را به نحوی بر خودمان کم کنیم. اما شما هم می دانید که این واقعا معنای رفاه نیست. حتی اگر از بررسی معنای رفاه بگذریم، چیزی که ذکر شد، اصلا هدف نیست!

بگذارید با ذکر چند مثال منظورم را واضح تر کنم: